چگونه وصیتنامه بنویسیم؟

چگونه وصیتنامه بنویسیم؟

 

تنظیم وصیت‌نامه صحیح علاوه بر آنکه آخرین اراده موصی (وصیت کننده) پس از مرگ را به اجرا در می‌آورد، موجب کاهش اختلافات وراث پس از فوت مورث شده و مانع مراجعه آنان به مراجع قضایی می‌شود.

تنظیم وصیت‌نامه به علایق دینی و حقوقی فرد بستگی دارد، در صورتی که فرد مایل باشد برای امور شرعی، شخصی و مالی خود پس از فوت تعیین تکلیف کند، وصیت نامه تنظیم می‌کند. نوشتن وصیت‌نامه در بین مسلمانان امری متداول به شمار می‌رود همانطور که پیامبر اکرم(ص) بر هیچ مسلمانی سزاوار نیست که شبی را سپری کند، مگر این که وصیتش زیر سرش باشد.

هر فردی چنانچه بخواهد از اجرایی شدن وصیت نامه خود پس از مرگ مطمئن شود می‌بایست شرایط و تشریفات قانونی تنظیم وصیت‌نامه را رعایت کند. اطلاع نداشتن از تشریفات قانونی و یا رعایت نکردن آن در تنظیم وصیت‌نامه، موجب تنش و اختلاف در خانواده وراث شده و بر حجم پرونده‌های دادگستری نیز می‌افزاید.

وصیتنامه طبق قانون امور حسبى سه نوع است: وصیتنامه خودنوشت، وصیتنامه رسمى و وصیتنامه سرى.

وصیتنامه خودنوشت‌، وصیتى است که وصیت‌کننده به خط خود مى‌نویسد و بدین اعتبار وصیتنامه مزبور را خودنوشت نامیده‌اند. به موجب ماده ۲۸۷ قانون امور حسبى وصیتنامه خودنوشت در صورتى معتبر است که تمام آن به خط وصیت‌کننده نوشته شده و داراى تاریخ روز، ماه و سال به خط وصیت کننده بوده و به امضاى وی رسیده باشد. فرقى نمى‌کند که خط وصیتنامه فارسى باشد یا لاتین، به هر زبانى که باشد، امضاى وصیت‌کننده در وصیتنامه ممکن است قبل از تاریخ یا بعد از تاریخ درج شود.

در وصیت نامه رسمى ترتیب تنظیم و اعتبار آن به نحوى است که بیشتر براى اسناد تنظیم شده در دفاتر اسناد رسمى مقرر شده است و از نظر رسمیت و اعتبار از ۲ نوع دیگر بالاتر و بهتر است و اگر کسى وصیت خود را به طور رسمى تنظیم کند، دیگر هیچ خدشه‌اى به آن وارد نیست و هیچ کدام از ورثه بعد از فوت وصیت‌کننده نمى‌تواند ایرادى به آن وارد کند.

وصیتنامه سرى ممکن است به خط وصیت کننده و یا به خط دیگرى نوشته شده باشد ولى در هر صورت باید به امضاى وصیت‌کننده برسد و به ترتیبى که براى امانت اسناد در قانون ثبت اسناد مقرر شده در اداره ثبت حوزه اقامتگاه وصیت کننده یا محل دیگرى که در آئین‌نامه وزارت دادگسترى تعیین مى‌شود، امانت گذاشته می‌شود؛ طبق قانون امور حسبى کسى که سواد نداشته باشد نمى‌تواند به طور سرى وصیت کند.

وصیت کننده باید هنگام تنظیم وصیت به نکات زیر توجه کند:

 

موصی (وصیت کننده) باید از کمال (عقل و بلوغ) برخوردار باشد و از روی اختیار وصیت کند (وصیت بچه ۱۰ ساله ممیز صحیح است).

وصیت در بیشتر از ۳/۱ (ثلث اموال و دارایی) مشروط به اجازه وارث است و این اجازه در زمان حیات وصیت کننده کفایت می‌کند.

اصل اولیه آن است که بعضی از واجبات مثل حج واجب شده، و بدهکاری و حقوقی را که مثل خمس و زکات و مظالم، ادا کردن آنها واجب است از اصل مال پرداخت گردد.

کسی که مورد وصیت قرار می‌گیرد باید وجود داشته باشد و مالک شدن برای او ممکن باشد.


منبع مطلب:میزان
کلمات کلیدی: تنظیم وصیت‌نامه، موصی، وصیتنامه خودنوشت، وصیتنامه رسمى ، وصیتنامه سرى

علت عده نگه داشتن زن!؟

علت عده نگه داشتن زن!؟

 

عده

 

عِدِّه مدت زمانی است که زن پس از جدایی یا مرگ شوهرش باید از ازدواج خودداری کند. این مدت با توجه به نوع پایان ازدواج (مرگ همسر یا طلاق یا فسخ نکاح)، نوع ازدواج (دائم یا موقت) و شرایط باروری زن یا بارداری او متغیر است. فلسفهٔ وضع عده جلوگیری از اختلاط نسل و احترام به رابطهٔ زناشویی سابق است.

 

 در صورتی که زن در هنگام عده با مردی ازدواج کند ازدواج آنان باطل است و در صورت آگاهی از حکم عده ازدواج آن مرد و زن با یکدیگر برای همیشه حرام است. همچنین شوهر در هنگام عده طلاق رجعی حق دارد از طلاق رجوع کند. بطور کلی در عدهِٔ طلاق رجعی حقوق و تکالیف زن و شوهر نسبت به یکدیگر همچنان برقرار است؛مثلاً شوهر باید به زن نفقه بدهد، در صورت مرگ یکی دیگری از او ارث می‌برد و اگر در زمان عده طلاق رجعی رابطهٔ جنسی خارج از چارچوب ازدواج با شخصی از جنس مخالف برقرار کنند به حد زنای محصنه یعنی سنگسار محکوم خواهند شد.

 

عده طلاق
عده طلاق و فسخ نکاح در ازدواج دائم سه بار قاعدگی است. زن پس از سومین پاک شدن از قاعدگی از عده خارج می‌شود. عده زنی که قاعده نمی‌شود ولی به سن یائسگی نرسیده ۳ ماه است.[۴] زن یائسه، زنی که با شوهرش رابطه جنسی نداشته[۵] و زن نابالغ، حتی اگر با شوهرش آمیزش جنسی داشته، پس از طلاق عده ندارند.

 

عده وفات
عده مرگ شوهر چهار ماه و ۱۰ روز است. در طول این مدت آرایش برای زن ممنوع است و وی باید سوگوار مرگ همسرش باشد.

 

عده زن باردار
عده زن حامله چه در ازدواج دائم و چه در موقت و چه در طلاق یا فسخ یا مرگ همسر تا زمان زایمان است. تنها در مورد مرگ همسر اگر مدت زمان باقیمانده تا زایمان کمتر از ۴ ماه و ۱۰ روز باشد زن باید تا پایان ۴ ماه و ۱۰ روز عده را نگهدارد. در صورت سقط شدن بچه قبل از زایمان هم عده در هنگام مرگ فرزند به پایان می‌رسد

 

عده نکاح منقطع
در ازدواج موقت عده پایان مدت نکاح، فسخ یا بذل مدت دو بار قاعدگی و پاک شدن است. در زنان یائسه این مدت ۴۵ روز است. اما عده وفات همسر در نکاح منقطع ۴ ماه و ۱۰ روز است.


منبع مطلب:سایت داد پرور
کلمات کلیدی: عده، عده طلاق، عده وفات، عده زن باردار، عده نکاح منقطع

 

 

پس‌پشت طلاقِ زنان تحصیل‌کرده

پس‌پشت طلاقِ زنان تحصیل‌کرده

 

زنانی که تحصیلات عالیه دارند بیشتر طلاق می‌گیرند. این تحلیل اخیر دفتر اطلاعات، آمار و جمعیت سازمان ثبت احوال از آمار سال ۹۳ ‌است. این سازمان برای اولین‌بار به نسبت میان تحصیلات و طلاق و ازدواج پرداخته‌است. علی‌اکبر محزون مدیر این سازمان با توجه به تحلیل آماری ازدواج و طلاق در سال ۹۳ گفته تحصیلات و طلاق نسبتِ معکوس دارند.

 

به گزارش فرارو، رییس سازمان اطلاعات، آمار و جمعیت ثبت احوال البته می‌گوید نسبت طلاق به ازدواج در میان زنان دارای تحصیلات بالای دیپلم در سال ۹۳ بیشتر ‌بوده‌است. این درحالی است که همین نسبت در مردان فرق می‌کند و نسبت طلاق در مردانی که تحصیلات کمتری دارند بیشتر است.

 

محزون البته به این نکته اشاره کرده که دلیل این امر می‌تواند بیشتر بودنِ افرادی باشد که مدرک دیپلم دارند؛ یعنی افراد دارای مدرک دیپلم فراوانی بیشتری نسبت به سایرین داشته‌اند.

 

آمار دفتر اطلاعات، آمار و جمعیت سازمان ثبت احوال همچنین در کنار نسبت تحصیلات با ازدواج و طلاق به آمار کلی طلاق در سال ۹۳ نیز اشاره کرده‌است. در سال گذشته در برابر هر ۱۰۰ ازدواج، ۲۳ مورد طلاق در کل کشور به ثبت رسید.

 

با توجه به این آمار به نظر می‌رسد که طلاق امسال رقم بالاتری را به خود اختصاص دهد. چراکه بنا بر آمار اخیر سازمان ثبت احوال تنها در ۶ ماه نخست امسال با رشد ۹.۳ درصدی طلاق روبرو بوده‌ایم. حال با رشد طلاق نسبت طلاق و تحصیلات چگونه خواهد بود؟ آبا باز هم باید شاهد رشد بالاتر طلاق در زنان تحصیل‌کرده باشیم؟

 

یک جامعه‌شناس در تحلیل رابطه طلاق و تحصیلات می‌گوید: "تحصیلات یکی از پارامتر‌هایی است که بسیاری از تحولات جامعه را تایین می‌کند. در سال‌های اخیر تعداد زنان و مردان دارای تحصیلات عالیه در جامعه ما افزایش پیدا کرده‌است و بنابراین پارامتر تحصیلات می‌تواند بر روی طلاق اثرگذار باشد".

 

دکتر سعید معیدفر در گفتگو با فرارو گفت: تحصیلات باعث تغییر در رفتاها، نگرش‌ها، باورها و امور مختلفی در جامعه ما شده‌است. در مطالعات مختلفی دیده‌ایم که با بالارفتن تحصیلات از نرخ جرائم و آسیب‌ها کاسته شده‌است. برای مثال تحقیقات نشان داده هرچه تحصیلات بالاتر رفته سوانح و حوادث رانندگی کمتر شده و افراد با تحصیلات بالاتر کمتر کشته یا مجروح می‌شوند.

 

این استاد دانشگاه همچنین با اشاره به رابطه تحصیلات و آسیب‌های اجتماعی ادامه داد: پارامتر تحصیلات توانسته رابطه متفاوتی با برخی از چیزهایی که آسیب می‌شناسیم برقرار کند. مثلا ممکن است هرچه تحصیلات بالاتر رود طلاق نیز افزایش پیدا کند. در این حالت البته طلاق بک آسیب اجتماعی تلقی می‌شود که در این‌صورت فرض بر این گرفته می‌شود که افزایش سواد باعث افزایش آسیب طلاق شده‌است.

 

معیدفر ضمن تاکید بر اینکه همه انواع طلاق آسیب نیستند گفت: مفهوم طلاق را باید طبقه‌بندی کنیم و ببینیم طلاق چه جایی آسیب و چه جایی یک راه‌حل خوب و یک اتفاق مثبت است. هنگامی‌که طلاق با پارامتر اقتصاد، فقدان اشتغال، اعتیاد و غیره پیوند بخورد در آن‌جا می‌تواند یک آسیب باشد. اما زمانی که طلاق در جایی قرار بگیرد که این آسیب‌ها در آن حضور ندارند یک انتخاب خواهد بود و نه یک آسیب.

 

این جامعه‌شناس در ادامه اظهار کرد: مثلا در گذشته افراد تحصیلات پایین‌تری داشتند و این امر باعث شده بود که نگاهشان به زندگی تقلیل‌گرایانه و اجباری بشود. برای مثال زنان معتقد بودند که هرچه هم زندگی‌شان سخت و ظالمانه باشد، باید آن را پذیرفت و آن را قسمت دانست.

 

معیدفر همچنین با تغییر تلقی از زندگی در زمان فعلی گفت: در حال حاضر اما افراد انتظار دارند که وقتی وارد مرحله جدید از زندگی می‌شوند، آن مرحله برایشان خوشایند باشد. این احساس خوشایند نیز از تعامل سازنده رخ می‌دهد.

 

عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران در ادامه تصریح کرد: نسل جوان ما نمی‌تواند مانند پدرانش زندگی کند. طبیعی است که از این زاویه طلاق یک آسیب اجتماعی نیست.

 

معیدفر با اشاره به لزوم فراهم‌کردن آشنایی عمیق برای نسل فعلی که بخش زیادی از آن‌ها تحصیلات عالی دارند گفت: اگر شرایط آشنایی درست برای دو نفر فراهم باشد زندگی مشترک دوام خواهد داشت. در جامعه‌ای مانند جامعه ما که از نظر نهادهای سیاست‌گذار رابطه میان زن و مرد شکلی تابویی دارد و سیاست‌هایی مانند تفکیک جنسیتی حاکم است، اگر آشنایی عمیق وجود نداشته باشد مشکل ایجاد خواهد شد.

 

این جامعه‌شناس تصریح کرد: در نتیجه ما باید زمینه آشنایی افرادی که تحصیلات عالی دارند را بیشتر کنیم و نگذاریم ازدواج آن‌ها به اینترنت و خیابان و غیره کشیده شود. در این صورت می‌توانیم میزان طلاق در این افراد را کاهش دهیم.

 

سعید معیدفر در انتها گفت: در حال حاضر و در هر شهر و مکانی از کشور مراکز تحصیلات عالی وجود دارد و افراد زیادی با این تحصیلات در همه‌جا وجود دارند. بنابراین با فراهم‌کردن شرایط و مداخله پارامتر جوانی می‌توان رابطه تحصیلات و طلاق را تضعیف کرد.

دادخواست طلاق توافقی

دادخواست طلاق توافقی

 

در طلاق توافقی در برگ دادخواست فرقی ندارد که زوج و زوجه کدامشان به عنوان خواهان و یا خوانده قرار گیرند و اگر در یک جا زندگی می کنند محل اقامتشان به یک نشانی درج می گردد و یا مثلاً اگر زوجه به دلیل اختلافات در منزل پدر یا اقوام دیگرش به سر می برد محل اقامت فعلی خود را در دادخواست می نویسد. ضمنا این دادخواست باید به دستگاه قضایی محل اقامت خوانده ارائه گردد و اما در صورتی که خواهان، وکیل داشته باشد ردیف مربوط به مشخصات وکیل پر می گردد و در غیر این صورت این ردیف خالی می ماند. در قسمت مربوط به تعیین خواسته، با توجه به ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب ۲۸/۸/۱۳۷۱ مجمع تشخیص مصلحت نظام، جمله «صدور گواهی عدم امکان سازش» را ذکر می کنند. و در قسمت دلائل و منضمات، جمله «فتوکپی مُصَدِّق سند نکاحیه» را می نویسند.
حکم مربوط به درخواست طلاق توافقی معمولاً سریعتر صادر می شود. البته این امر پس از طی مراحلی صورت می گیرد؛ بدین ترتیب که اگر دادگاه نتواند اختلافات زوجین را حل و فصل نماید و آنها را به ادامه زندگی مشترک متقاعد کند، طبق «آیین نامه اجرایی تبصره یک ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق»، هر یک از طرفین را مکلف می نماید که ظرف ۲۰ روز یک داور را از میان اقارب خود معرفی نمایند.

ادامه نوشته

موکل در چه صورت حق عزل وکیل را ندارد؟

موکل در چه صورت حق عزل وکیل را ندارد؟

به اشتراک بگذارید

  

گردآوری شده توسط گروه سیاسی ممتاز نیوز:

 

یک حقوقدان گفت: اگر شخصی در ضمن یک عقد لازم مثل عقد بیع به‌عنوان وکیل انتخاب شده باشد و یا به‌ صورت توافقی در وکالتنامه اشاره به وقوع عقد لازمی شود و عبارت “ضمن عقد خارج لازم” درج شود، طرف مقابل یعنی موکل، حق عزل وکیل را ندارد.

به گزارش خبرنگار حقوقی قضایی باشگاه خبرنگاران، طبق ماده‌ ۶۵۶ قانون مدنی، وکالت قرار‌دادی است، که به موجب آن یکی ازطرف‌ها، طرف دیگر را برای انجام کاری نماینده‌ خود می‌کند. مفهوم انحلال یک قرار‌داد نیز (برای مثال قرار‌داد وکالت) این است که آن قرار‌داد به صورت صحیح بین دو شخص بسته شده، اما به جهتی قرارداد مذکور به هم می‌خورد.   

 

 

“سیدعلی شاه‌صاحبی”حقوقدان و وکیل دادگستری طی ارسال یادداشتی به باشگاه خبرنگاران به بررسی حقوقی انحلال قراردادها مطابق بر قوانین مدنی  پرداخته، که متن آن به شرح زیر است.

 

 

 

 

 

قرارداد وکالت در دو صورت  عزل وکیل توسط موکل و استعفاء وکیل قابل فسخ است. یعنی چون قرار‌داد وکالت، قرار‌دادی است جایز، طبق ماده ۶۷۹ قانون مدنی، موکل می‌تواند هر وقت بخواهد وکیلش را عزل و برکنار کند و از طرفی دیگر، وکیل نیز حق دارد هر زمان ‌که خواست از سمت وکالت استعفا دهد.

 

 

 

 اگر شخصی در ضمن یک عقد لازم مثل عقد بیع به‌عنوان وکیل انتخاب شده باشد و یا به‌ صورت توافقی در وکالتنامه اشاره به وقوع عقد لازمی شود و عبارت “ضمن عقد خارج لازم” درج شود،  طرف مقابل یعنی موکل، حق عزل وکیل را ندارد.   

 

 

 

نمونه بارز این امر وکالت زنان در طلاق است. یعنی چنانچه زن وکالت طلاق خود را در ضمن یک قرار‌داد لازم یعنی ازدواج و یا یکی از عقود لازم دیگر مثل عقد بیع به دست آورده باشد، شوهرش نمی‌تواند وی را عزل کند. اصطلاحاً به این نوع از وکالت، “وکالت بلا‌عزل” گفته می‌شود.

 

 

 

اگر در مواردی که وکیل قابل عزل باشد، موکل وکیلش را عزل کند و موکل از این امر آگاه نشود و موضوع وکالت را اجرا کند، طبق ماده‌ی ۶۸۰ قانون مدنی تا زمانی که وکیل از عزل خود مطلع نشده است، اموری که انجام داده، درباره‌ موکل نافذ و مؤثر است. برای مثال اگر یک روز فردی به دیگری وکالت ‌دهد خانه‌‌اش را بفروشد، فردای آن روز پشیمان شود و وکیل را از سمت وکالت عزل ‌کند و وکیل نیز از این موضوع مطلع نشود و فردای آن روز خانه را بفروشد، در این حالت معامله معتبر و قانونی شناخته می‌شود.

 

 

همچنین باید توجه داشت که بر طبق ماده‌ی ۶۸۱ قانون مدنی حتی اگر وکیل استعفا بدهد، تا زمانی‌که موکل قرار‌داد وکالت را بر‌هم نزده است، وکیل “می‌تواند” در کار‌های موکل دخالت کند.

 

 

همین‌طور عواملی که سبب انفساخ عقد وکالت می‌شوند،  فوت وکیل یا موکل، جنون وکیل یا موکل، سفاهت وکیل یا موکل، از بین رفتن مورد یا موضوع وکالت، انجام عملی منافی با وکالت، توسط موکل و پایان مدت وکالت است.